شیطان وجود دارد!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
بسته به درخواست آدمی، ارواح تا اجنه را ملاقات میکند!
همانند بانوی مظلومنمایی که از چنگال امین پستفطرت میگذرد و به دامن حقوقدان جانی پناه میبرد و یا در بهترین حالت در سایه والد و خواهر خون-خوار امان میگیرد!
این یک الگوی تکراری نیست بلکه او به لقا شیاطین میرود!
درست فهمیدید کلمات همدیگر را میپوشاند و روانکاو خود-خوانده، مفسّر «شیطان وجود ندارد» میشود تا وقت خالی خود را به نوعی پر کند!
بچه جان، آرام بگیر برای تویی که آنها را نمیخواهی، موجودیت ندارد!
مگر اینکه با وحشتت، در تمنای از ما بهترون باشی!
برخلاف آن مظلومنمایی که اذعان به خود-کشی میکند و ظاهراً نمیخواهد پای معشوق را به میان بکشد، خود-رای اعظم برای حفظ سیستم شاه-رگ میزند!
پس گریزی از آنها برای تویی که به واقع میخواهی به حوزه بالینی-روان ورود کنی نیست، مگراینکه به تفسیر از راه دور رضا دهی!
واژگان کلیدی: شیطان، روانکاو، مفسّر، اجنه، ارواح، خود-کشی، مظلوم-نما، خود-رای، بالینی-روان
چگونه بهداشت-روان کارکنان را برای سطح-دکتری تدریس کنم و برای امر پیش-گیری تز دهم، در حالی که در تفسیر پس-گستر نیز درجا میزنند!
مگراینکه به علوم غریبه متوسل شوم که برای نظامیان ممنوع است!
راهی جز این نمیماند که برای آزادی اجنه، به نوشتن خودم اکتفا کنم تا گفتن تو.
هرچند آزادی دیوها مورد نکوهش روانکاو اعظم است!
درست مثل آن دوست مورد تحلیل من که در تمجید من است ولی تن به اسم من نمیدهد!
آیا نباید چنین دیوی را مورد ستایش قرار داد؟!
عمری در طلب ریاست پدر بودم، او گریزان از آن بود، ناگه خود را دنیا-بریده و مفتخر به آن یافتم!
افتخاری که ره به شیطان میرود!
از رمز و رموز نوشتن من به خشم آیی و پشیمان شوی بهتر است تا اینکه به واسطهی من، ره به شیطان روی!
در دنیای پیش-رو(بهداشت-روان)، هجوم ارواح و اجنهها را با تمام تاریکیشان به سوی خودمان خواهیم داشت، همان «چیز»هایی که مفسّر احمق(خود روانکاو خوانده) دست به انکار آنها میزند!
راستی آن دانشجویان دکتری، ناخودآگاه از من هم گریزانند و علیه من در نامه-نگاریاند!
اینبار پیغام من است که به گوش آنها میرسد!
- ۰۲/۱۲/۱۲
بعضی از تداعی ها باید از آخر به اول خونده بشه که شاید فهمیده بشه!
دلم پره از این دنیای رنگارنگ و پر زرق و برق که توش نقاب زدن حرف اول رو می زنه!
تو این تداعی بهتره بنویسی ره به انسان می رود نه شیطان! شیطان که از ابتدای آفرینش ی رو داشت و به مخالفت آشکار پرداخت! اما انسان هزاران رو داره! و هر بار از هر کدوم رونمایی می کنه!