تداعی آزاد

تن و کلام تابو

چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۵۱ ق.ظ

رخدادهای تن به میانجی کلام بیان می‌گردد ولی اگر کلام در خدمت بیان تن نباشد یا آن را تحریف یا تن را معکوس بیان می‌کند، بیان تن در ساختارهای نوروتیک، سایکوتیک و پرورت متفاوت است:
 در ساختار نوروتیک کلام راوی تن نیست، تن تجربیات درد و لذت را دریافت و با کلمه‌های مربوط اتصال می‌دهد ولی این امر در ساختار نوروتیک سلاست لازم را ندارد، بیان یا شنیدن کلمات عامیانه آلت مردانه(کیر)، مقعد(کون) و واژن(کُس) دلالت بدنی خوشایندی دارد ولی در ساختار نوروتیک یا احساس نمی‌گردد یا احساس بدآیندی دارد چون در این ساختار بیان یا شنیدن چنین کلماتی دلالت‌های کلامی- ارزشی فرا می‌خواند که مخل رابطه‌ی تن و روان می‌گردد، اگر تن در کلام شرکت نداشته باشد بیان خالی از طراوت تنانه و زنانه خواهد بود، بی‌دلیل نیست که ارتباطات اکثریت در سطح جامعه ملال‌آور است، گویی کلام در خدمت کشتن تن است، هر چند همان ارتباط سطحی و ملال‌آور نیز استعاره‌ای از کردن و دادن است که اگر کار نکند ماندگار نخواهد بود، تن‌های افلیجی که واپس‌زنی مدرن(بسان اتاق‌های درمان) عرصه را برای آن تنگ‌تر می‌سازد.
در ساختار سایکوتیک کلام در خدمت بیان تن است بطوری که یک سایکوتیک براحتی می‌تواند از الفاظ عامیانه هر قسمت بدن که در اجتماع بیان آن تابو است بدون در نظر گرفتن "دیگری" صحبت بکند و دچار ناخوشایندی تنی نیز نگردد، به همین دلیل بیان یک سایکوتیک باعث خنده‌ی تنانه و عمیق در ساختار نوروتیک می‌‌شود ولی در ساحت ظاهری بین این دو ساختار ارتباطی رخ نمی‌دهد به همین دلیل جای سایکوتیک‌ها یا در بیمارستان است یا به میانجی دارو کنترل می‌گردد. ارتباط با یک سایکوتیک تنها از راه کلام تنانه ممکن است، اگر یک سایکوتیک راه به "دیگری" یابد ارتباط کلام و تن در متعادل‌ترین حالت ممکن بیان می‌گردد، او می‌تواند از رکیک‌ترین کلمات به لحاظ اجتماعی در جای خود استفاده کند.
ارتباط تن و کلام در پرورت نیز منقطع است بطوری که پرورت می‌تواند از کلمات تابو به لحاظ اجتماعی استفاده کند ولی آن کلمات دلالتی بدنی ندارد بلکه در جهت فرو ریختن "دیگری" بیان می‌گردد به بیانی دیگر یک پرورت لذت بدنی را تنها در فرو ریختن دیگری احساس می ‌کند، کلام او نیز افلیج در بیان زن است.

یک روانکاو به واقع در جستجوی ارتباط است ولی ارتباطی از عمق تن و زن را می‌خواهد و اگر کسی را از جنس ناخودآگاه برای ارتباط نیابد بسان نیچه در عرصه‌ی تن خود محکوم به جنون است.

  • مهدی ربیعی

نظرات  (۲)

اقای دکتر اصطلاح تو پرانتز که برای واژن گذاشتید رو از لحاظ املایی اصلاح بفرمایید شمارو ارجاع میدم به لغت نامه فارسی مثلا دهخدا یا عمید

به نظرم آمد تن و تابوی کلام عنوانی مناسب است