پول و دانشگاه: بخش اول
یک استاد دانشگاه در تمنای پول راهی بازار شد، او میگوید از زمانی که بیواسطه با پول "ارتباط" دارد سرشار از انرژی است، بله یک ارتباط!
تنها چیزی که او را آزار میدهد احساس کهتری از اینکه مابین بیسوادان پولپرست است، صراحت او در تمنایی که میخواست او را از نمایش علم و اخلاق خارج ساخت و روانهی اشتیاق پول کرد، فقط نمیدانست که احساس کهتری که در اکتساب پول تجربه میکند در دانشگاه هم دارد با این تفاوت که در دانشگاه این احساس با کلماتی مانند علم و اخلاق پوشانده و به تعویق میافتد، به بیانی دیگر حقارتی که یک بازاری در حال پول تجربه میکند یک دانشگاهی با تعویق و رخوت در جان تجربه خواهد کرد.
گویی ارتباط بیواسطه با پول در بازار برای یک دانشگاهی(گیج و لال) اتاقدرمانی است!
پول آخرین و نزدیکترین میانجی به تجربه سوژگی است بیدلیل نیست که تمنای آن در عصر حاضر با القابی مانند دانشگاه در تکاپوست، اگر این دو میانجی کارساز نباشد با خودکشی نقطه میگیرد.
به همان میزانی که آدمی با آیینهای جادویی(کلام و ارقام) از تن فاصله گرفت با پول میخواهد با آن ارتباط بگیرد.
- ۰۱/۰۶/۲۱