تداعی آزاد

اعتماد به نفس

چهارشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۲۴ ق.ظ

مهدی ربیعی[1]

 

چکیده

چرا علوم انسانی با اسلوب‌های انگیزشی اشتراک بیشتری یافته و حتی گاه از هم قابل تمایز نیستند؟!

اتکای به نفس، شعار دهن پُرکنی است که امروزه علوم و عموم را بهم گره می‌زند!

 صدایی که از دل زبان به آدمی می‌گوید "تنها آنچه را که می‌گویم، بگو" برای کیست و مربوط به کدامین زمان است که در پی شنیدن آن نیستیم؟!

چرا به میزانی که آدمی به ظاهر اتکای بیشتری بر خود دارد نیازمند سمپتوم بیشتری است؟!

زبان و ساختارش با تمام سلاستی که دارد در اوج تجلی خود حاوی یک پیام ناخودآگاه است؛ « آنی که نشان می‌دهم، نیستم»، حتی اگر از زبان بهترین مربی انگیزشی بدون لکنت و لغزش جلوه کنم!

اینجاست که یک پای هنر، به معنای زیباشناختی آن، عمیقاً می‌لنگد!

 

واژگان کلیدی: هنر، زبان، اتکای به نفس، زیباشناختی، علوم انسانی، اسلوب‌های انگیزشی، زمان

 

زمانی عالمان تاکید وافری بر این داشتند که مرزهای خود را از غیر-علوم روشن سازند ولی اکنون مطمن شدند که امکان کنترل غیر یا اختیار تام برآن نهادن نزدیک به صفر است پس دوباره به روش‌‌های عامیانه «برگشتند»؛ همان زمزمه عجیب و غریب عامیانه«من می‌توانم»!

به بیان دیگر، علوم و عموم هم‌داستان شدند تا دوباره به همان روش عامیانه از فروریختن «نفس» خود جلوگیری کنند!

همانطور که پیشتر گفتم در مسلک انگیزشی تاکید بر راست‌قامتی است، پیش رفتن و خم به اَبرو نیاوردن!

هرچند چنین بازگشتی حتی به حالت سمپتوماتیک آن، جای امیدواری دارد!

زن‌سخن‌گو با تمام سلاست بیانی که در انتخاب و چیدمان واژگان دارد، از عدم کنترل کلام خود در ارتباط با مردها نالان است! نالان از اینکه چرا نمی‌تواند از زیبایی کلام خود بکاهد!

در چنین تداعی و یادآوری بود که با «جنگ» گره خورد! بله او را توان خروج از این جنگ نیست!

می‌بینید زمان حال به گذشته و آینده گره می‌خورد؛ آنهم در ساختار زبان!

بنابر همین راستان است که «تاکید» دارم ارتباط زبان و زمان عمیق‌ترین نوع واپس‌زنی است که آدمی با آن مواجه است! بطوری که علوم و عموم را دوباره بهم گره می‌زند تا بیشتر از آن غرق در گذشتگان و آیندگان نشویم!

 از همین منظر است که می‌گویم؛ جادوگران بهترین موضع را برای مطالعه آدمی برگزیدن و در گذشته‌ترین زمان پیشگوی آیندگان هستند، گویی در هر دو زمان در حال زیستن‌اند!

حال‌ اگر چنین کتابتی را یک عقده‌گشایی و واپس‌-روی نوشتاری ببینید، «من» آن را منکر نیستم!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی-بالینی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی

نظرات  (۳)

دکتر ارتباط " نفس"با " نفس" چیست که من درجایی دیگر این را نخوانده،آن را تداعی کردم؟!

دکتر ارتباط "نفس" با "نفس" چیست که من آن را اینجا نخوانده در جایی دیگر تداعی کردم؟!

صبوح صبا را به داد خواست!

فریاد زد منم بامداد تو!

کِل کِل کمال تو کر کور جست!

آز تاز آزادی تو خر جور جست!

داد صدا! بیداد خدا!

برون از گود داد مرو! پیش بیا کام برو!