خون و خین!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
خیانت مخفف «خون ریختن» و با خین و خون همریشه است ولی چرا در حال حاضر این واژه با غیر آن معنا مییابد و از دلالتهای آغازین گریزان است؟!
تمرکز بر معنای بدعهدی، خون را از ساختار خیانت پسزده است!
در چنین کژیروی، خون پیلتنان ریخته میشود ولی خیانت به حساب نمیآید!
حالآنکه، کجروی و تمنای تجاوز زوجین به نام خیانت یکی از آن دو تمام میشود و مدعی حقوقی و قانونی مییابد!
پرسش پرستو نیز در همین راستاست؛ در دستکاری گوش، دست بیشتر کیف میکند یا گوش؟!
با اینکه ظاهراً انحراف در محتوای واپسین رخ داده است ولی اعوجاج اصلی بسیار کهنتر و در ساختار زبان واقع شده است!
پس، لازم است در روانکاوی و رمزگشایی کلام به زبانهای کهنتر مانند پارسی رجوع شود!
واژگان کلیدی: روانکاوی، زبانشناسی، کلمات، انحراف، خون، خین، خیانت، دلالت، مدلول، تجاوز
به همان میزانی که خیانت مابین عموم مردم به مسائل سکچوالیته مربوط میشود، در ساحت روانکاو-ی بخاطر دلالتهای واقعی آن، از معنای مرسوم ساقط میشود و پای مافیای خونین را به میان میکشد!
کودکان بسان اقوام اولیه بر حسب کنجکاوی همه چیز را بهم ربط میدهند تا ارتباطهای واقعی مشخص گردد، زوجهای موازی برحسب تصادف و همجواری بهم مرتبط میشوند ولی محقق واقعی صحنه آزمایش را تا جایی پیش میبرد که زوجهای نامرتبط از هم متلاشی شوند ولی اکثریت، ماقبل این مرحله تثبیت و حافظ ارتباطهای غیرواقعی میشوند و حاضرند هر چیزی را بخاطر آن خرافه، قربانی کنند!
باور و ایمان تثبیت شده میتواند کشتارهای مهیب را به نوینترین شکل ممکن توجیه سازد!
در چنین حالتی است که زوجهای غیر واقعی حفظ میشوند ولی تمنای ناخودآگاه آنها بر جدایی است!
نهایتاً یکدیگر را به طرف قطع ارتباط حول میدهند ولی قباحت ظاهری آن را تا سر حد «خیانت» فزونی میبخشند!
ضلالت قوم و زوج خاص، زمانی مرضی میشود که در اوج جنایت خودش، متحدان را خائن میبیند!
پس متحدان خرافی، خطرناکترین اتحادها را تشیکل میدهند و برای توجیه و ماندگاری این ارتباط صوری میتوانند تا ابد قربانی بگیرند!
[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی ، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه
- ۰۳/۰۵/۲۹