فرق دیوانه و احمق!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
به میزانی که فالوسجویی شکل و شمائل ظاهری مییابد، حدث و حدوث چه در ساحت فردی و چه در ساحت ملی ارزش خود را از دست میدهد؛ شیوخ پولداری که توان خرید هر «چیزی» را دارند، تولید و علم مربوط به آن را به شوخی میگیرند!
شک و تردید در آنالیزان میتواند جای خود را به شکمپرستی دهد، پس شکگرایی اگر به آزمایش بالینی یا تجربی نیانجامد حکم اشتغالذهنی را دارد که به اشتباه بعنوان کار تلقی میگردد!
بتشکنی یا عادتشکنی در ادیان حکم همان آزمایشات تجربی و بالینی محققان علمی را دارد، البته اگر باعث عادات مدرنتر نگردد، محقق خود را به تحقیق میگذارد تا مسحور برونداد تحقیق خویش نگردد!
نگونبخت آن بالینگری که آخر خویش را مدلسازی میکند و میپندارد در آخر روانکاوی است!
خاصیت دیو-انه است که در لوای دیگری و با وصف او، خویش را میسراید، پس با دقت بیشتری مرا بخوان تا گول مخوری!
گرچه وصف آن رهبر متمایز و چند بعدی، از تنگنظری من باشد که قابل دفاع نیست!
با هزارتوی نوشتاری در دورترین نقطه به ملاقات تو میآیم، پس برای کنار گذاشتن خویش جای دور مرو!
واژگان کلیدی: دیوانه، محقق، بالین، روانکاوی، تحقیق، مدلسازی، عادتشکنی، بتشکنی، حدوث، پول
مقدمه
در متون و نظریات حوزه روان، مباحثه و اختلاف بر سر این است که مابین (احساس، فکر، رفتار، زبان...) کدام یک واپس میخورد؟!
حال آنکه مشکلات سوژه نیز به سردرگمی مابین آن روابط برمیگردد!
به بیان دیگر خود «محقق» واپس میخورد تا اجزای خویش را مورد مطالعه قرار ندهد!
روانشناسی که به جمله «من احمق هستم» واکنش نشان میدهد و میخواهد آن را اصلاح یا حذف کند، در اصل «محقق» مربوط به آن جمله را میپوشاند!
موجودیت خاص و منحصر به فرد یک محقق لازم است تا بتواند روابط واقعی را از لابهلای روابط خرافی بشناسد!
همانطور که پیشتر گفته شد پرسش زیادی و ماندن در آن هم میتواند القای کار کاذب داشته باشد تا از تحقیق بیشتر جلوگیری کند، همانند هیستریکی که مدام گله و شکایت میکند و یا آبروی خود یا دیگری را بالکل میریزد تا مورد مطالعه بیشتر قرار نگیرد!
ابرقدرتها برای ماندگاری در مسند قدرت، فرم استعمارگری خویش را عوض میکنند، تحقیق و مطالعه با فرم عوض کردن فرق دارد!
مادری که از دختربودگی خویش نمیگذرد و آن را پایان نمیدهد، دختران خویش را علیه پدر بسیج میسازد تا آنها نیز نقطه نگیرند!
همانطوری که هملت برای پایان دادن به خیانت، به قدری تعلل کرد که همه «چیز» را از دست داد!
پدر اگر بهواقع دیکتاتور باشد باید به خواستهها و تعدد آنها در خودش نیز پایان دهد، از این رو اکثریت آنها حاضرند دموکرات باشند تا از انحرافات خویش نگذرند!
روش
تحقیقی که محقق خویش را آشکار نسازد به انحراف میرود!
نتایج و نتیجهگیری
خواببین، در خواب میبیند که با دختر و زنی که معلوم نیست دقیقا چه نسبتی با او دارد در خانه و یک آینده نامعلوم گیر کرده است، درب خانه را میزنند و آنهایی که پشت در هستند قصد رفتن ندارند، مردهایی که ظاهرا صاحب آن دختر و زن هستند و با خواببین مشکل دارند و خواببین در یک درماندگی غریب در کنار یکی از آن دو در وحشت تعبیر، خواب و بیدار است!
وحشت و حالتهای پارانوئیدی، خواببین را درگیر انواع فانتزیهای گزند و آسیب میکند!
خواببین، مانده است که آنها را رها کند یا مالک باشد، انتخاب کند یا هیچ یک از آنها را نداشته باشد!
اما فروید برای تعبیر نهایی فرا میرسد: " میخواستی پدرت را بکشی تا پدر خودت باشی، حالا پدر خودت شدی ولی یک پدر مرده"!
چنین تعللی را میتوان در یک رئیس دانشگاه ظاهرا ارزشی نیز دید، بهطوریکه چهرههای معروف را پست و مقام میدهد تا مبادا به تنهایی بر مسند تصمیمگیری بنشیند!
هرچند، تیموری برای آنکه در تیم آنها نیست از تیمار ساختن آنها دست شست!
درمقابل، دیو-انه غرق در خیال و مدیا میشود تا به نابودیای که مد نظر پدر و مادر است، دست یابد! مادری که قربانی فامیلی است و پدری که دنکیشوتوار در آرزوی قهرمانی است!
به همین دلیل، آدمی بعد از میلیونها سال زندگی، نه تنها خویش و دنیای اطرافش را نشناخته بلکه مرموزتر هم شده است!
پس چاره را در آن میبیند که پدر را بالکل طرد کند و یا او را آرمانی سازد تا مبادا او را برای مطالعه قابل تقسیم ببیند!
مثل درمانگری که نمیتواند در جلسه درمان تقسیم وظایف کند تا بتواند حرفهای درمانجو را هم بشنود و یا مدیری که به بچه 8 ساله خودش از ایلان ماسک و بیلگیتس میگوید تا مبادا رفتارهای محقر را گردن بگیرد، تازه معترض است که چرا بچه او فخرفروش است و مثل خودش متواضع نیست!
در چنین حالتی است که سوژه برای حفظ ارتباطات خرافی مقاومت زیادی به خرج میدهد تا مبادا محقق برای شناسایی ارتباطهای واقعی هویدا گردد!
برعکسِ تصور عامی و علمی، دیکتاتوری اگر به معنی دقیق کلمه رخ دهد به امر اخلاقی نزدیکتر است، همان رخدادی که در حیوانات جاری و باقی است!
منابع
اشارات و دلالتهای ادبیات غرب مانند آثار شکسپیر و سروانتس به منابع قبلی اضافه میشود!
[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی ، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه
- ۰۴/۰۲/۰۱