پول و سکس
آدمی از سکس و پول چه میخواهد؟ دو عامل تاکیدی بر موجودیت سوژه در جهان امروز که فقدان وجود آنها در دارندهی آنها هم احساس میگردد، پول و سکس این نوید نهانی را به سوژه میدهد که بتواند در لابهلای فانتاسم خودش بداند که چه میخواهد و از بابتی بداند که طرف مقابل ارتباط چه حرف منحصر به فردی دارد، به بیان دیگر آدمی میخواهد به میانجی سکس و پول به اشتیاق خود برسد، پول و سکس هر دو در ارتباط با دیگری معنا مییابد و ایجاد کنندهی احساس تسلط و فاعلیت ناکافی است، ناکافی از این جهت که هر دو عامل میانجی هستند و تا طرفین ندانند که کیستاند و چه می خواهند نه تنها به اشتیاق خود نمیرسند بلکه وهم اشتیاق آنها را در یک تکرار بیپایان گرفتار میکند، این اتفاق در ارتباط با آنالیزان و آنالیست هم رخ میدهد اگر بیمار واسط بیان خود نباشد بردهی بیان روانکاو خود خواهد شد، به بیان دیگر اشتیاق نتیجهی حدوث است نه علت حدوث، کسی پیشاپیش نمیداند که چه میخواهد! تنها از تولید خاصخود پی به اشتیاق خود میبرد، پس نتیجهی حدوث است که میگوید بله"این من یا تو هستی" !.
- ۰۱/۰۵/۲۸