کنگره روانکاوی!: قسمت اول
پرسش: امروزه گرایش عجیبی برای شرکت در کنگرههایی با اسامی روانکاوی و روانپویشی... دیده میشود، چرا؟!
تداعی: چنین گرایش و تمایلی برای شرکتکنندگان نیست بلکه برای برگزارکنندگان آنهاست، مجریان قادر هستند به روشهای مختلف مفاهیم بیارزش و مشخص را مکتوم کنند و سپس از رمزگشایی آنها بهرهبرداری داشته باشند، بماند که آنها هم از حدود اجرایی این «کید» فراتر نخواهند رفت!
اکثریت براساس تاریخچه و ساختار زبان خود در موضعی قرار گرفتند که همیشه خودزنی داشته باشند و حتی اگر در موقعیت اجتماعی خود جابهجایی داشته باشند باز هم در موقعیت منفعل و گیرنده قرار میگیرند و درنهایت از دست میدهند. امکان خروج از این ساختار تقریباً غیر ممکن است، مگر اینکه یک پروسه طولانی بینانسلی طی شود تا یک خانواده یا یک جمع اجازه دهند که اعضای آنها موضع فعالتر داشته باشند، به وفور دیده میشود که یک عضو موفق در چنین ساختاری هر گونه آزادی و لذتجویی را بر خود حرام میداند و اگر در چنین موقعیتی قرار گیرد در نهایت آنچه را که خورده، بالا خواهد آورد.
از این رو اقبال عمومی به یک «چیز» عمیقاً مربوط به اشتیاق اکثریت نیست!
چنین امری به قدری ناخودآگاه و عمیق است که حتی با اسامی «روانکاوی» هم میشود از آن بهرهبرداری کرد و اکثریت نه تنها نسبت به آن هیچ شک و تردیدی ندارند بلکه شراکت در آن مایه افتخار شرکتکنندگان است!
به همین دلیل میگویند "برای روانکاو شدن دسترسی به پارت پارانوئیدی" ضروری است.
- ۰۲/۰۵/۰۱