ستایش عشق!
پرسش: چرا آدمی به این میزان در ستایش «عشق» درآمده است؟!
تداعی: شور و شوق آدمی برای بازتاب خود میتواند در یک «آینه» تثبیت شود و بنام عشق ستایش شود، در چنین حالاتی است که نتایج رفتار یک سوژه به جای او، «حرف» میزند!
عشقی که بوی خون میدهد!
اشارت آن را میتوان در این نامه دید؛
"دوم آگوست سال ۱۹۳۹ بود که آلبرت اینشتین در نامهاش به روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا یادآور شده بود که:« ممکن است بتوان یک واکنش زنجیرهای هستهای را در یک توده بزرگ اورانیوم راهاندازی کرد که توسط آن مقادیر زیادی نیرو و عناصر جدید مثل رادیوم تولید شود. این دستاورد که قطعا در آینده نزدیک به دست خواهد آمد، ممکن است منجر به ایجاد بمبهای فوقالعاده قدرتمندی شود.» ..... در ادامه از رئیسجمهور خواسته بود تا کار آزمایشی را سرعت ببخشد..."
با تاخیر زیاد ولی نامه به مقصد میرسد؛
و «پیغام» را ارسال میکند ولی پاسخ آن نامه یک «Act» بزرگ است، نه یک «نمیدانم» بزرگ!
- ۰۲/۰۵/۰۴