عشق اولیه!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
چرا عشق اولیه خبر از امر واقع دارد؟!
مادری که تمام عمرش، از همسر-ش بد میگوید، به ناآگاه عشق نهانی به پدر را روی فرزندش بالا میآورد! چنین انحرافی برای هر دو آنها غلط انداز است، بطوریکه پدر را در شک و تردید فرو میبرد و مادر را به نمایش معکوس وا میدارد!
فرزند آنها، مابین نبوغ پدر و نمایش مادر درهمپیچیده است! نمایشی که سر دراز دارد و جنگهای پیچیدهتر را فرا میخواند و منجر به طرحریزی قوانین علیه عشق اولیه میشود!
به نسبتی که این «بدگویی» فزونی یابد، گزینش اولیه برای پوشاندن نبوغ پدر واقعیتر است! بنای چنین خانوادهای بقدری قوی است که «جبر اولیه» را تبیین میکند!
از اینرو، اجبار به بدگویی از روانکاو در امر بالینی دادههای بسیار ارزشمندی در بر دارد که اگر آنالیزان و آنالیست تاب تحمل آن را داشته باشند، عقدهگشایی بدل به رمزگشایی غریبتری خواهد شد!
واژگان کلیدی: عشق اولیه، جبر، آنالیزان، آنالیست، روانکاو، بدگویی، نمایش، نبوغ، امر واقع، عقدهگشایی، رمزگشایی
طول عمر امنترین رابطه، یک-روز است! حتی اگر طرف نسوان به ستایش آن رابطه بپردازد، مجبور است برای همیشه نامرئی شود!
پس رابطهی امن با تمام زوایای زیباشناختی که دارد خواستنی نیست و برای بالا آوردن عشق اولیه هر دو پایش میلنگد!
اما حسن ختام یک رابطه مسالهدار، شروع یک رابطه پیچیدهتر را خبر میدهد و تا پدر خودش را « از آن نمایش پیچیده» درنیاورد، ول کنِ آن فانتاسم نیست! از این رو «کلام آخر» بیشترین دلالت و غرضورزی را در بر دارد!
بسان همان فرزند اولی که با جنون اعتیاد، عشق نهانی مادر به شوهر را به نمایش درمیآورد و آن دو را به هم پیوند میدهد!
وحشت من از آن زن دیوانه، راوی میل آدمی به یک رابطه سمپتوماتیک است تا یک رابطه سالم!
و عشق او نسبت به من، تمنای نبوغ نهانی پدر است که به سلاخی رفته است!
نجات دادن «پدر» از لابهلای آن نمایش پیچیده و پورنگونه، بار گرانی است که بر دوش فرزندان آتی سنگینی میکند!
- ۰۲/۱۱/۲۳
نجات پدر؟! این بیشتر به ی شعر شبیهه!
پدر از این رابطه بیشترین لذت رو میبره! البته اینجا ی مساله خ مهم دیگه ای هست که خودتون هم بهش اشاره کردین!(پیوند زدن فرزند)
این فرزند که رابطه اش با اونا سمی هست، فرزندی که نقش محافظ و واسطه ای داره (حفاظت از رابطه) که اگر وجود نداشت رابطه بصورت واقعی تری خودش رو نشون می داد! و تا حالا هرجور بود ترمیم شده بود.
برعکس شما، من فکر نمی کنم این وظیفه روی دوش فرزندان باشه.