تداعی آزاد

رو به اتمام!

سه شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۲۲ ق.ظ

 

مهدی ربیعی[1]

 

چکیده


با تمام هراسی که از واقع نشدن و درک خود-م دارم، رو به اتمام می‌روم! جنگ رو به پایان است و آنچه را که می‌بینید، دست و پا زدن اضافی است!

شهزاد قصه باشی یا گهزاد دو عالم، کار سقیم، آزار دادن آن سوژه یکه‌تاز است!

اما کار درست آن سوژه یکه‌تاز نقطه دادن به تولید فحلی روانکاو-ی در ایران است حتی اگر آن دوره، دوره پذیرش و زادآوری پستانداران ماده باشد!

هر چند روانکاو-ی که خود را بزرگسال و دیگری را کودک می‌پندارند در جهان خیالی معطل است، همانطوری که به گفته فروید؛ روانکاو-ی بزرگسالی نداریم!

تسخیرشدگان مریم مقدس در یک توجیه ناخودآگاه او را مسخر خداوندگار می‌دانند!

بسان همان موردی که برای اجتناب از تمرکز جدی و واقع بر روی خودش مجبور است از طریق رهبری گروه یا شیرین عقلی مورد توجه و تمرکز قرار گیرد!


واژگان کلیدی: رو به اتمام، کار سقیم، سوژه یکه‌تاز، تسخیرشدگان، روانکاوی، تولید فحلی، شیرین عقلی

 

سر-گلزار یا گهزار باشی فرقی نمی‌کند اگر متوجه رابطه عمیق خود با آن سوژه مورد نقد نباشی!

در چنین حالتی است که کاتب معروف مجبور است معشوق خود را به کهترین حالت ممکن فرو-بکاهد!

اما اگر متوجه آن رابطه عمیق شود، ساختار آن پدر یا مادر از چند بعد شروع به شکستن می‌کند تا ازد-واج واقعی شکل گیرد حتی اگر مدت‌هاست که آن پدر مرده باشد!

تصور آخر زمانی که در آن پدر محافظ تنها پسر خود از چنگال زنده-خواران است ولی قبل از پسرش می‌میرد، تصوری که در حال واقع است و آن پسر دندان-پزشک‌ برای گرامی‌‌داشت مرگ پدرش مدام در حال ورشکستگی است تا مبادا بر ساختار نهانی پدرش شکافی وارد شود!

همانند دختری که در نام دریا است اما در جام جهان نما محدود به مثلث سه‌گانه است، از این روست که می‌گویند نام با نشان نمی‌خواند!

این ناهمخوانی تا بدان جایی پیش می‌رود که در آن لذت هر خروجی بعنوان درد درک می‌شود تا بازگشت به آن سه‌گانه منطقی نماید!

من باب همین حکایت است که آرمان بچه مثبت‌ها محکوم به شکست است!

مگر اینکه از هفت جهت جر خورده باشند تا به هفت خط بودن خودشان واقف شوند!

 

 

[1] . عضو هیات علمی گروه روانشناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی

نظرات  (۸)

هروقت ی نفر به هفت خط بودن خودش واقف بشه و بقیه اطرافیانش واقف نشن! این چه فایده ای داره؟نتیجه اش این میشه که شاید اون فرد همش خودش رو الکی سرزنش کنه و به فرد دیگه ای که باز اونم مقصر بوده بها بده و مجدد توی دور سادومازوخیست خودش بیافته! که بعد همین باعث شه نامش با نشونش نخونه... 

  • رو به اتمام...
  • با تمام جادوها که از ناشناخته های ذهنم نشات گرفته  من هم رو به اتمام می روم! اما این بار فرق داره! این بار می دونم دیگه هیچ کسی نیست که توی دنیا حتی واسم تره هم خرد کنه! یک لحظه می ایستم اطرافم رو باز نگاه می کنم اما همان مشکی پرکلاغیست! رنگ دلخواه بر گیسوان دخترک تنهای قصه ها! دلم خیلی گرفته بود اینو نوشتم چون هرآن احساس می کنم دارم منفجر میشم! مثل زودپزی هستم که سوپاپ اطمینانش خراب شده و هر لحظه احتمالش بیشتره که منفجر بشه و همه رو هم بسوزونه😔

    سلام

    آقای دکتر به نظر می رسه که وبلاگتون خیلی مثل قبل فعال نیست

    در هر صورت ممنون بابت مطالب خوبی که به اشتراک می گذاشتید

    نمیدونم جای این سوال هست یا خیر

    ولی میخواستم از شما یا مخاطبینتون در صورتی که مطالعه و یا اطلاع دارند بپرسم

    من دنبال یه سری کتاب هستم که برخیشون کاملا نایاب شده

    مثلا  کتاب ساخت دهی ها در روانکاوی و....

    نمیدونم چه طور میتونم تهیه کنم

    لطفا اگه تونستید راهنمایی کنید

    ممنون

    سلام هنگامه خانوم،

    واسه تهیه این کتاب می تونید به آدرس https://www.ketabium.com/shipping/ مراجعه کنید، منتها با لب تاب یا کامپیوتر وارد سایت بشین که بتونید از سایت کتابیوم خرید کنید.

    مرسی دکتر
    با کمال تشکر از کتاب عزیز🤭
    مراجعه کردم کتابارو داشت😊
    با سپاس فراوان

    اگر سخن میانِ من و تو پایان یافت و راه‌هایِ وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو

    آن بود
    بود آن دور بود
    ناگهان در میانه روز
    ما بین چشم هایی که به او نمی نگریستند
    انباشته در دو طبقه با ستون های بتونی...
    نوشت
    من تو را با وفای خو خسته خواهم کرد