خر-پول!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
بدا به حال کسی که هیچ بویی از سکس نبرده است، بسان خر-پولی که میگوید"اصلا مشکلی با خانوادهام ندارم، جز عدم لذت از سکس با همسرم"
فلک-زده به تقلید از من میخواهد سر-در خود را «تداعی آزاد»کند، بیدلیل نیست که پزشک و نظامی برای انتخاب-شدن سر نزاع دارند!
آیا تداعی آزاد میتواند به حال و جان یک پرورت نیز مفید واقع شود؟!
بسته به جایگاه روانکاو دارد!
اگر آنالیزان به راحتی بتواند حضور دیگری را نادیده بگیرد و اعتراف کند، نه تنها جابهجایی رخ نمیدهد بلکه احمقی حادث میشود که وهم روانکاو بودن را دارد!
در-مانگر به واقع اگر یک روانکاو باشد، حتی لرزه به جان منحرفی میاندازد که کلمات را بدون دلالتهایش ادا میکند!
در این زمان است که فحاش تتو-دار بجای آواز هرزگی از شرم و حیا فرو میریزد!
واژگان کلیدی: روانکاو، روانکاوی، سیاست-مدار، فحاش، دیگری، دلالت، هرزگی، آنالیزان، تداعی آزاد
پس دریابید که چرا یک سیاست-مدار میتواند همانند یک جنده بدون هیچ شرم و احساسی، به راحتی «دروغ» بگوید!
دوباره میرسیم به اینکه تعداد روانکاوان به واقع انگشت-شمارند!
و بین اعتراف به گناه در ادیان و تداعی-آزاد روانکاوی فرقی بنیادین و کیفی وجود دارد!
اولی وهم آزادی دارد و دومی فهم آزادی!
یاد آن کنایه عامیانه افتادم؛ «خون جگر خوردن»!
پس، برون-ریزی روان-شناسانه که منجر به دریدگی مجازی و واقعی شده است با رمزگشایی روانکاوانه دو-سر طیف را طی میکنند!
هرچند، چنین قیاسی در ساحت واقع همانند قیاس روانکاوی با مارکسیسم مضحک و بیهوده است!
شخص-یت آن ارتوپد به واقع امام-وار بود، بطوری که هر بچهای را فرو میریخت تا از نو پا بگیرد!
بی-چاره آن در-مانگر کودکی که نسبت به درمان کودکی خودش، مقاومت دارد؛ آوارهی بازی-درمانی و سرگردان جایابی است!
- ۰۳/۰۳/۲۳
جنده که دروغ نمیگه،مگه راست تر و عریان تر از اونم هست!