مرجع اصلی!
مهدی ربیعی[1]
چرا برای یادگیری سراغ مرجع اصلی نمیرویم؟!
منبع و مرجع اصلی به دلیل چند-بعدی بودن خویش، ناخودآگاه محسوب میشود!
البته مابین ناخودآگاه و ناشناخته بودن فرق است!
فردی که با خویش و دنیای برون از خویش ارتباط تک بعدی دارد به اطلاعات ظاهراً قشنگ و معروف اما ناشناخته بسنده میکند تا خللی بر تصویر تک بعدی و ظاهراً یکپارچه او نیافتد!
چنین فردی در برخورد با مرجع واقعی به مرز از هم پاشیدگی میرسد ولی اگر تحمل آن را داشته باشد از هم نمیپاشد!
مریدان و دشمنان برای آنکه به مرجع واقع نزدیک نشوند او را به معنای مختلف گره میزنند، ممکن است او را با کلماتی مانند مذهبی، سیاسی، علمی، اخلاقی، معنوی، وطن پرست، متعصب... سنجاق کنند که تنها دلالتکننده له و علیه آنهاست!
بخاطر همین است که برخورد با منابع اصلی میتواند مراجع را تا مرز جنون و کفر پیش ببرد!
حوادث و بحرانها میتواند شقی از یک مرجع/منبع/روانکاو-ی را نشان دهد که ماقبل آن حوادث بصورت معکوس سازمان و رمزگردانی شده است!
به بیان دیگر، مابعد یک تروما خود مراجع است که شقاق پیدا کرده است ولی تصویر آن را به مرجع فرافکنی میکند!
پس، رجوع به هوش مصنوعی نیز رجعت به ساحت ناشناخته است نه ناخودآگاه!
[1] . عضو هیات علمی روانشناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی و زبانشناسی
- ۰۴/۰۵/۱۵