اگر نمیبینی، شرم نداری!
يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، ۰۸:۱۸ ق.ظ
مهدی ربیعی[1]
در وادی که حتی به گفتار و نوشتار نیز دیگر امیدی نیست، اشتیاقی سر بر میآورد تا دردهای برادران را همان گونه که هست به نظاره نشست!
همانطوری که رویابین در خواب میبیند که پدر منتظر خویش را در کنار اتوبان جا میگذارد تا مجبور به عقب گرد باشد!
اینگونه است که بازیهای زبانی همزمان با جنگهای واقعی و مصنوعی، حقیقت خفته را بیدار میسازد!
در میان این بازیها اگر مرا نمیبینی، شرم نداری!
اینگونه است که همسایگان خواببین نیز به صدا در میآیند تا صحنه تحلیل تحلیلگر را برهم زنند!
پس الگوریتم رباتهای مصنوعی نیز قابل شناسایی است ولی برای ارتباط با من باید آدم شوی!
[1] . عضو هیات علمی روانشناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه
- ۰۴/۰۶/۳۱
