تقسیمات اراضی!

پرسش: چه ضرورتی برای تقسیم‌بندی‌های ظاهری است مثل راست و چپ، ثروتمندان و فقرا، دوست و دشمن، درمانگر و بیمار....؟!

 

تداعی: «تو نباید مرا بشناسی»!

گزاره ناخودآگاهی که آتش به اختیار می‌سازد و در بهترین حالت خیّری می‌شوی که به دیگری کمک کنی تا «او تو را نشناسد»!

یا در ساحت سیاست خلاصه به این جمله می‌شود" هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه"

 

فرایند بالینی از امر ظاهری به کلام منتهی می‌شود ولی ختم آن در نوشتار است، نظم نوشتاری که در آن بالین‌گر شناسه می‌شود!

در غیر این صورت درمانگر برای «غیر» در ساحت سلطه می‌ماند!

 

به واقع اگر یکدیگر را بشناسیم، تقسیمات اراضی فرو می‌ریزد!