روانکاو کیست؟!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
روانکاو یک قالب معانی نمییابد که بگوییم این همان است، اما از دلالتهای او انگشت به دهانیم؛ پس اشارتی است و اتمامی بر آن نیست!
سخن از یک «رابطه» است!
او نه در تسلای دخترک گریان است که به ظاهر نمیخواهد مایه آبروریزی غیر باشد و نه در تعالی پسرک نابودگری است که میخواهد بانی صلح و اصلاح جهانی باشد!
اما با زن برای آبروریزی «غیر» و مرد برای نا-بودگی، رابطه میگیرد و پیام آن را میخواند!
به همین خاطر ارتباط مابین دو جنس در روانکاوی حائز اهمیت است، هرچند ارتباط بین دو جنس در زمان کنونی مانند ارتباط جهود و یهود سمپتوماتیک است!
پس زبان با روانکاو از یک در دیگر هم سخن میراند تا کشیدگی زمان را کاستره سازد!
واژگان کلیدی: روانکاو، روانکاوی، قالب معنای، دلالت، آبروریزی، نابودی، جنسیت، زن ، مرد، نا-بودگی، رابطه
سوژه سرگردان میتواند تغییر رشته دهد ولی اگر ارتباط او «تعویقی» باشد در کشیدگی زمان، حمّال زبان خواهد بود، بسان همان وسواسی که بجای ریدن، بالا میآورد!
با اینکه زبان روانکاو به قدمت تاریخ دلالتی است ولی حافظ معانی نیست و در دفع آنها درنگی ندارد!
از اینرو، روانکاو با جادو سرکار دارد ولی جادوگر نیست، با مناسک سرکار دارد ولی کاتوزی نیست، با ادیان سرکار دارد ولی پیام-بر نیست و در نهایت با علم عجین است ولی عالم عمل به آن نیست!
تسلسلی که اکثریت زیر بار آن نمیروند و مدعی هستند که حداقل علم کاملاً مستقل از قبلیهاست!
اما روانکاو کسی است که این تسلسل را میخواند ولی آن را کش نمیدهد!
چنین اشارتی فارغ از مسله فضا و زمان میتواند از یک بعد دیگر دلالتی بر این باشد که چرا آدمی تاکنون نتوانسته با غیرزمینیها ارتباط بگیرد!
- ۰۲/۰۸/۲۸
👍👌عالی
خصوص از ایجا به بعد
....با اینکه زبان روانکاو به قدمت تاریخ دلالتی است ولی حافظ معانی نیست و در دفع آنها درنگی ندارد!.....