تداعی آزاد

نوروز انتقال!

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۰۱ ق.ظ

 

مهدی ربیعی[1]

 

چکیده

سوری که در خیال فالوس به سر می‌بُرد بالاخره با گودال نیستی روبرو شد و دست به انکار بزرگ مادرانه زد!

ته چنین انتقالی یک مواجهه جنون‌آمیز است که بسان یک سقوط مهیب تجربه می‌شود!

نقاش هنرمند در کهن‌سالی دامی جنون‌آمیزی برای به تصویر کشیدن جوانان زیباروی دارد، چنین سایکوتیکی در پیری نمی‌میرد!

فلک‌زده در شور تحلیل محتوایی، می‌خواهد در قدسی‌ترین حالت ممکن گم شود ولی موجودیت نیابد!

او مرا در دیداری می‌یابد که نیستم!

 

واژگان کلیدی: نوروز انتقال، جنون، هنر، سایکوتیک، تحلیل محتوایی، قدس، پیری، فالوس، خیال

 

 

منِ کوچک برخلاف آن خیال بزرگ، کوچک‌تر می‌شوم بطوری که دیگر قابل انکار نیستم!

دیوانه‌وار در این گرمای تابستان به سکچوالی‌ترین حالت ممکن، ابژه ژن‌سی می‌جویم!

 از همین رو، روانکاوی برای من یک تحقیق(ت-حق-یق) است تا یک هدف بزرگ!

کره‌ای زمین است که در حال گُر گرفتن است، به سن خود هراس مده حتی اگر در شرف یائسه شدنی!

می‌بینی چگونه پیری در جوانی مرا در بر گرفته است تا از آن انتقال غریب برون آیم!

اما حوزه تحقیق من از قدس الاقداس گرفته تا ناکجاآباد پیش می‌رود!

کشف درست فروید در این بود که برای تحریک شدن فرزندان، مادران جنده در یک کاسه جمع‌پذیر نیستند!

پس شکاف آن دو جین الزامی است.

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی

نظرات  (۲)

انکار رو توی رویا دیده بودم، اما نمی دونستم دلالتش چیه! انگار که این تداعی برام alarm بود از اون هایی که صداش تیزه، مثل آب داغی که رو دستت میریزه و دستت رو ناخودآگاه می کشی. اولش هم اینجور چیزی در ذهنم نیومد و باز با جنگ گره خورد... 

ی سوال دارم، چرا پیش بینی می کنی که چه اتفاقی میخواد بیافته! چرا نمیذاری اتفاق بیافته؟

اینا رو همش می دونم روانکاوی سمپتوم رو رمزگشایی می کنه، سمپتوم ی قدم جلوتر و....