مذاکره و ارتباط
اگر مذاکره را منوط بر ارتباط ما بین دو سوژهی انسانی فرض کنیم ضروری است تا طرفین حرفی از فاعلیت نمادین خود داشته باشند نه اینکه تکرار مکررات سوژه نهانی را به شکل سمپتوماتیک به طرف مقابلی انتقال دهند که خود او نیز ملعبهی چنین شرایطی باشد، مذاکرات کنونی در جهان مدرن بدون سوژهی انسانی رخ میدهد.
ماحصل یک ارتباط واقعی حدوثی راهگشا و رو به جلوست، فرد حادث شده حرفی برای گفتن دارد که هیچکس غیر از او آن را نمیبیند این حالت در تصادم و ارتباط با یک سوژهی واقعی دیگر شنیده و به عمل در میآید ولی اگر طرف مقابل ملعبهی یک فانتاسم نهانی باشد نه تنها توان درک ندارد بلکه به دلیل عدم وجود خود در جهت نابودی وجود دیگری به پا خواهد شد.
راهکار چنین شرایطی کنار رفتن ملعبهها است تا سوژههای نهانی که دستاندرکار چنین مذاکراتی هستند خود پیشگام مذاکره باشند، از آنجایی که گفتمانهای موجود خاص سوژههای نهانی است در تصادم و ارتباط با یکدیگر حاصلی حدوثی خواهند داشت و مذکرات از حالت سمپتوماتیک خارج خواهند شد. دلیل موجودیت سوژهی نهانی چیست؟ دلیل چنین حالتی را میتوان در هر دو طرف طیف دید، سوژههای نهان در نهانی امکان کنترل بیشتری بر توده خواهند داشت بدون اینکه جزائی متوجه آنها باشد، از طرف دیگر اعضای یک توده در وهم اراده و اشتیاق درد عدم موجودیت را متحمل نخواهند شد، از این رو ناخودآگاه همان سوژههای نهانی هستند که دستاندرکار جهان کنونی هستند ولی از دیده و تحلیل خارجاند.
- ۰۱/۰۵/۲۹