تداعی آزاد

زشت‌انگاری: بخش اول

جمعه, ۴ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۰۳ ق.ظ

در آینه خود را می‌نگرد، گویی هم آینه در تکرار است و هم انعکاس به آن رو به زوال است، زشت‌انگاری او را فرا می‌گیرد، با ناآرامی دوباره می‌جوید تا انعکاسی متفاوت دهد ولی توان خروج از تکرار آینه نیست، آینه را می‌شکند و سرگردان دیار تنانه در خودارضایی فرو می‌رود، در مواجهه با اجنه‌های از خود راضی وارد آدمیت آنها می‌شود، گویی هر کدام آنها راوی دیار غریب و وحشتناک‌اند همان‌هایی که از اتاق درمان فراری‌اند؛ یکی قبیله می‌خواهد که در تن اولیه فرو رود ولی قبیله در سلطه‌ی کلام آینه است، دیگری فرنگ ‌بی‌زندان را می‌خواهد که هر خانه‌ی در آن زندان هوشمند است و آن دیگری لالی با خنده‌های مصنوعی است که در دوربین انعکاسی مبهم دارد و در نهایت میهمان خشک روانشناسی در اشتیاق به نقاشی فرا می‌رسد تا دوباره "مرا" فرو بریزد.
راستی زنی که در شب و روز فانتزی‌های انحرافی همسرش را بازی می‌کرد گویی به پایان روانکاوی رسیده و در تمایز پایانی است.
آیا هنوز شرط الزامی روانکاوی در دیار لیبرال-دمکرات است؟!

 

  • مهدی ربیعی