سلامت علیه کسالت
چهارشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۲۶ ق.ظ
تقابل سلامت/بیماری با اسامی متفاوت موجودیتی تحولی داشته است: آدم/شیطان، ملک/دیو، معرفت/جهالت، خرد/سفاهت، دیوانگی/هوشیاری.....سلامت/بیماری.
فلسفهی چنین تقابلی به عمق آفرینش کلام برمیگردد، بیدلیل نیست که تمایز سلامت/ بیماری در حوزه روان به بنبست مطالعاتی میرسد.
ضرورت چنین تمایزی در ساختار زبان چیست؟! نقصان کلام در روایت فردیت فرد و جمعیت جمع علت حذف سوژه/سازه و ایجاد تقابل زبانی است، خیال و تصور سالم بودن(نرمالیته) دال بر رادیکال شدن علیه بیماری است. امر ناقص کماکان در نقض دیگری است!
سادهانگاری است که "واپسزنی" را به سوژه/سازه نسبت میدهند؛ در چنین تصوری است که سوژگی ناشی از برداشتن واپسزنی بدل به استبداد میگردد.
- ۰۱/۰۷/۰۶