تداعی آزاد

غریبه‌-ها

سه شنبه, ۹ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۵۱ ق.ظ

               مهدی ربیعی[1]

 

 

چکیده
چرا باید از دیگری با خبر باشیم وقتی به این مقدار در خود مانده‌ایم؟!
در طرفی عجوبه‌ای صاحب توپ طلا می‌شود و در طرف دیگر غریبه‌ها همدیگه رو تیکه پاره می‌کنند، مگر قرار نبود ورزش جایگزین مثله کردن یکدیگر باشد؟!
اگر نمونه‌هایی از ما در جهان‌های موازی وجود داشته باشد، قاعدتاً باید ما در اشکال دیگری هم موجودیت داشته باشیم که شبیه همین مواردی است که در این عالم بعنوان «غیر» تجربه می‌کنیم!
 بر این‌ مبنا، می‌توانیم اشتیاق و تجربیات پارادوکسیکال خود را در «ارتباط» با «غیر» بهتر درک کنیم!
با این وجود، چرا نسبت به یکدیگر، این میزان غریبه افتاده‌ایم؟!

کلیدواژه‌ها: خبر، غیر، دیگری، مثله کردن، جهان‌های موازی، عجوبه، غریبه


بی‌دلیل نیست که در حد کلام هم شده، دولت‌ها به دنبال احداث و بازیابی علوم غریبه هستند، هر چند در هدف‌گزینی آنها عوالم غریبه مد نظر است تا غریبه‌های مشابه و موازی، البته در همین سطح هم اشتیاق آنها قابل ستایش است!
غرابت آدمی از «دیگری» به قدری عجیب است که عاشق جدایی، کاتب کتاب "طلاق نگیرید" می‌شود و معتکف پالیده کتاب زیر زمینی "من یک شارلاتان هستم" را قرائت می‌کند!
چرا آن دو به غریب‌ترین شکل ممکن می‌خواهند بایکدیگر ارتباط بگیرند؟!
زن و مرد با ادواتی به قدمت تاریخ بشریت خواستند با همدیگر زوج باشند ولی دشمنی آنها با اسامی غریب‌تر آشکارتر می‌شود که در حال مثله کردن یکدیگرند!
با تمام این دشواری‌ها، گویی هیچ گریزی غیر از فهم «غیر» نیست!
حال تو بنگر، می‌خواهی کماکان دش-منی را برگزینی یا با خبر شدن از دیگری!
بطوری که درگیر و دار این خبر باشید که چرا ابرقدرت جهان که همیشه در حال تهدید دیگری است، تهدید شدن را بر نمی‌تابد!
اشارت و تاوان آن را می‌توانید در این استعاره دریابید "بی‌خبری خوش خبری است No news is good news"

 

 

 

 

 

 

 

 


[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی-بالینی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی

نظرات  (۲)

برداست ضمنی که از برخی از نوشته های شما کردم اجتناب ،عدم علاقه و گاه تنفر شما از  تولیدات امروز علم و مثلا به وضوح تعداد مقالات و کتب چاپ  شده توسط اساتید و مباهات  به اونها بود

 

علت گرایش جدید شما به داشتن فرمت جدید در نوشته هاتون به وضوح شبیه مقاله چیست؟

چکیده ،با معرفی مهدی ربیعی همراه ارائه پانویس

وای که چقدر این ایده ی باره با سخنرانی تحلیل شما گره خورد و به ذهن من اومد! بهترین نوع مقاله نویسی🥺 چرا؟ الان تو ذهنم اومد که مثل مقاله های دیگه اصلا همش توجیه و تفسیر نیست که بعد هم نتیجه گیری بکنه، این طرز نوشتار برای سوژگی اون فرد اهمیت و احترام قائله انگار که در آخر خودت می مونی و اون مقاله و ذهنت! بعدم واقعا کوتاهه می دونی یعنی چی یعنی که اضافات حذف شده و مثل ی سوژه وسواس نه تکرار می کنه نه انباشت! تبدیل مقااااااااله به مقاله! چقدر بعضی وقتا پشت خلاقیت های شما فکر هست اما حیف😔