نسبتاً سالم!
مهدی ربیعی[1]
چکیده
آیا درمانهایی که اخیراً به اسم روانکاوی باب شده، واقعی است؟!
های کپی در نگاه اول بخاطر مختصر و جدید بودنش جذاب است ولی بالاخره مردم در گذر زمان نسبت به حربههای آن آگاه میشوند و در این حالت است که بمانند موجهای جدید درمانی! بدون کارکرد میشوند، با وجود اینکه این روشها بظاهر با اصل خویش شباهت دارند ولی در نظم نمادین و واقع عکس آن عمل میکنند!
مبدع این روشها پیشاپیش خود را «نسبتاً سالم» میدانند که نیازی به روانکاوی «خود» نمیبینند ولی میتوانند قفل ناخودآگاه را باز کنند، آنهم نه با روش تداعی آزاد بلکه با کار کردن بر دفاعها، چرا که تداعی آزاد را هم دفاع میدانند!!
در چنین تفکری، درمانگر یک سوژه «آگاه و سالمی» است که قرار است ظاهراً با تکنیکهای که از روانکاوی وام گرفته است، ساحت «ناسالم و ناآگاه» را درمان کند!
درصورتی که همان «نظم آگاه و سالم » سرشار از وهم و تحریف است که در یک زمان بسیار کشدار بطور طبیعی نقصان آن هویدا میشود!
سمپتوم این درمانها، همان شعار اصلی آنهاست که نه تنها درمان را مختصر و کوتاه نمیکند بلکه ترجمه دلالتی زبانشناختی را نیز معوق میسازد!
واژگان کلیدی: سالم، آگاه، درمان، روانکاوی، های کپی، موجهای جدید درمان، سمپتوم، شعار
اساتید اعظم این حوزه با خرج بالا، بلاکهای مختلفی را بر خود و دیگری تحمیل میسازند بطوری که برونریزی احساسات مختلف را با توسل به عرفان شرق و غرب شناخته و متحد میسازند!
آنها برای حفظ این آرامش و اتحاد، همیشه نیاز به هزینه مادی و معنوی بالای دارند! با اینکه شعار آنها دوری از سیاست است ولی با سیاست حاکم بر جهان بیشترین انطباق را دارند!
متولیان این روشها با اینکه اسم روانکاوی را بیشتر از روانکاوان استفاده میکنند ولی بنیادیترین عنصر روانکاوی یعنی «تداعی آزاد» را بطور ناخودآگاه کنار میگذارند و در صورت نزدیکی به آن دچار حملات پانیک میشوند!
در چنین وضعیتی تنها امری که میتواند وضعیت و «معنای» آنها را موقتاً و نسبتاً سالم نگه دارد افزدون عددی هفت خان در قالب بلاکهای از قبل طرحریزی شده است!
اساتید این حوزه، وسواس غریبی نسبت به نظم «ترجمه» دارند، آنها نیاز دارند که در ساختار معنای خود بی کم و کاست متون نظری روانکاوی را برگردانند بدون اینکه بدانند زمانی آن متون از دل «تداعی آزاد» برون آمده است و در ترجمه معنای، دلالتهای خود را از کف میدهد!
بسان همان محتکر وسواسی که با خواندن متون روانکاوی بر این برداشت رسیده بود که اگر بیشتر بریند و تن خالی داشته باشد به آرامش خیال هم خواهد رسید!
متخصصان حوزه روان با توسل به همین طرز فکر است که حتی راضی به تغییر جنیست همجنسخواهان شدهاند!
در ساحت کلان جهانی نیز بر اساس همین فلسفه است که حاضرند تن و زمین را عوض کنند ولی از ساختار معنایی از پیش تعیین شده، خارج نشوند!
شکوه غریب یک سوژه همجنسخواه این بود؛ "از بس جق زدم، پوست آلتم کنده شده"!
- ۰۲/۱۰/۱۲