تداعی آزاد

گفتار یا نوشتار؟!

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ

مهدی ربیعی[1]

 

چکیده

نورالدینی پرسید؛ از منظر شما ارجحیت با گفتار است یا نوشتار؟!

برای من اما پاسخ روشن‌تر است؛کتابت!

دوباره پرسید: پس چرا خوانش کتب عامی را کنار گذاردی؟!

من‌ظور اما هیروگلیفی است که پیام آن در سطح گفتار، یا قابل انتقال نیست و یا باید تصویری از آن برای پردازش بعدی معلق شود!

کاتب کتبی که پیام آن قبلاً انتقال یافته، مرده است و برای خوانش خواص نمی‌ارزد!

مریم مقدس‌ان برای اینکه در پیش‌گاه «آن» کلیسا اعتراف نکنند، دعا/دعوا را باب می‌کنند!

نهایتاً خواب‌بین برای اینکه به رخت‌خواب خانه پدری بازگردد، اتاق خواب آنها را ارزانی معشوق دیرین با معارض کیرین می‌کند!

واژگان کلیدی: نوشتار، گفتار، اعتراف، دعا، خواب‌بین، کتابت، خانه پدری، معشوق دیرین، معارض

 

 

همان خواب‌بین در پرده بعدی، پیرزنی را در شفاخانه‌ای فراخ می‌بیند که برای افترا زدن پیش می‌آید ولی زمانیکه با شکست مواجه می‌شود مدفوع پرانی می‌کند!

گسست نامتعارفی که در معرفی اولیه در خویشان آن زن سالدیده نیز پدیدار بود اما از دیدگان من پوشیده رفت!

اینچنین است که بازگشت به گذشته می‌تواند تا به انتهای پیری پیش برود و حاصلی جز مدفوع در پی نداشته باشد!

التماس پروا برای ماندن با همال پرمدعا، صرفاً جهت خوانش پیغام تکراری خودش از کتب قهری است، به همین جهت سوگواری بابت معشوق را ارجح‌تر می‌چشد!

انس با مادر برای کاتب به قدری فارغ از منطق است که او را در یک بی‌هویتی تام فرو می‌برد، بطوریکه هیچ زن ‌بی‌خردی را پذیرا نیست مگر اینکه به لحاظ متدولوژی والاتر جایی گیرد که یک جایگاه موقتی برای اوست!

حال تو بنگر، ته سور و سات منطقی من به کجا برمی‌گردد!

اما پرسنده با وجود اینکه در میان خواص جای دارد برای اشغال جایگاه پدر، خود را طرف عوام می‌یابد و مجبور به پخش‌خوانی است!

به لحاظ بالینی، جدا افتادگی آنها را نمی‌توان به مختص بودن آنها نسبت داد و تبدیل سیگار واقعی به مصنوعی را امری منطقی فرض کرد!

 

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی ، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی