تداعی آزاد

بحران روان-شناسی!

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۵ ق.ظ

 

مهدی ربیعی[1]

چکیده

هیات ممیزه در موضع لغو یک هیات علمی می‌نشیند ولی او برای دفاع از خود، تنها می‌تواند «نمونه»‌های را به تعریف آورد که فراتر از آن مسند می‌درخشند!

مرضی مشترک در توسل به تعریف!

دانشجوی نظامی آنهم در مقطع دکتری هنوز در پی درمان «بحران»هاست با وجود اینکه ناخودآگاه می‌داند غربالگری آنها بحران‌زاست، آنها دنبال نظامیان سالم، دانم و کانم هستند!

جداسازی آنها تا جایی پیش می‌رود که دانش‌آموز برای روبه‌رویی با خود، فوبی جن می‌گیرد و عاشق جنده‌ها می‌شود!

جفت همان هیات علمی با وجود اینکه از چله‌اش می‌گذرد، فقدان مادر حقیقی‌اش را به بی‌عاطفگی نبی‌اش نسبت می‌دهد!

حاصل آن گزینش می‌شود؛ معدن‌چی که نه بوی مرگ را می‌شنود و نه بی‌مهری مهرماه را می‌چشد!

واژگان کلیدی: بحران، روان، روان‌شناسی، جداسازی، سالم، فقدان، هیات ‌علمی، درمان، نظامی، گزینش، غربالگری، مهر ماه

 

امین نامی برای ارضای تام و کام مامی، بنام آزادگی، خادم جام دختگان ساختگی است!

 اما جده گربه صفت به ریش هر دوی ما می‌خندد!

گرچه در گفتار آن شریف صفت، هیچ «من می‌دانم‌ی» یافت نمی‌شود ولی در ساختار شعوری‌ش خودشیفتگی نهان است که عقل جن هم به آن نمی‌رسد، بی‌خودی نیست که دشمن او خسوره عقل کل اوست!

نیل‌وفر برای پنهان کردن آن راز آشکار نیل‌گونه قوز می‌کند تا به فر ایزدی دست یازد!

نام‌ها در ساختار زبانی به اینچنین دلالتی‌هایی، کر و لال می‌یابند!

هماطوری که میمون(می‌مون) در کابوس فر شاد به دنبال موش کور بود!

من «استاد» اگر به دنبال آن موش کور در کثیف‌ترین شکل خودش نباشم سر آخر گذرم به آن هیات ممیزه می‌خورد!

بیخودی نیست که وسواس موش، گوش تا گوش برای ناس، وسوسه‌انگیز است!

پس توسل به تعریف، بحران آن روانی شناس نظامی است که نظم نظامی را بجای سر-باز جن‌باز می‌خواهد!

 

 

 

[1] . عضو هیات علمی روانشناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی