تداعی آزاد

نه و ننه!

يكشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ

 

مهدی ربیعی[1]

چکیده

به‌جای جا افتادن نه و ننه، ناله و ندبه متوجه اولاد می‌شود!

 و جمله قصار او ماورای سن‌اش، این می‌شود؛ "نه ننه می‌شود دادا و نه دادا می‌شود ننه"!

اما آن خور تب‌ریزی مرا اص-فغانی‌تر از اسپهانی‌ها می‌داند!

هم‌ذات آن قدیس مرگونه که در اتحاد دوگانه با درمان‌جو، تلی از طلا را خواب می‌بیند و آب از دهان روانکاو فرو می‌ریزد!

اینگونه است که خواننده one night و بازیگر خربول/پول/کول/گول به بهانه صلح و صفا دغدغه‌مند ملت و امت می‌شوند!

غافل از اینکه خویش و خلق‌اش، به‌ترین به‌ترین‌هاست!

چنین پس‌وند‌هایی بهای سنگین یک شب‌ه مولّا شدن است که به شکل قیل و قال تا به انتهای تاریکی امتداد دارد!

واژگان کلیدی: نه، ننه، دادا، خلق، مولا، قیل و قال، بول و پول، کول و گول، روانکاو، تداعی آزاد

 

ننه در بن مایه ننگی‌اش اگر به ثمر ننشیند در غربی‌ترین نقطه زمانی و مکانی در بدهکاری به اولاد لندهورش یا به خواب نمی‌رود و یا مابین تلی از طلا فقیرانه کابوس می‌بیند!

بیان آن خردسال اشاره به این دارد که حضور طولانی ننه، نه را از مادر و دا را از دادار تهی می‌سازد!

همین می‌شود که خور صفت به قدری خود را پایین می‌کشد که مرا ممسک اسپهانی می‌بیند!

براستی چگونه می‌شود که شمس خاصیت تب‌ریزی می‌یابد، چنین تناقضی چگونه ممکن می‌شود؟!

اشارت آن را در این جمله دریابید" نه تعلل می‌کنیم و نه شتاب‌زده می‌شویم"!

اینجاست که بررسی جملات خارج از زمان و مکان تنها در ساختار زبانی ضرورت می‌یابد تا مشخص شود چگونه مرز و بومی به دلیل آه و فغان از اصل خویش جدا می‌افتد!

حال توی مخاطب غره در فغان خود می‌پرسی؛ نگاه سیاست گونه این مقاله چگونه به روانکاوی ربط می‌یابد؟!

اگر آن حلقه‌ای یک‌ه تازی را از انگشت‌تان خود برون کشی پیر مغان را در دیر مغان خواهی دید!

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی