تداعی آزاد

زبانِ زنان و رهبران!

چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۰۴ ب.ظ

 

مهدی ربیعی[1]

چکیده

زبان‌شناسی رهبران آشکار می‌سازد که یک رهبر در چه ساحتی قرار دارد و از چه سیاستی پیروی می‌کند، لسان یک رهبر آشکارا می‌گوید که در کنترل اوست یا او را در کنترل دارد، اینچنین است که "استخوان لای زخم" خدایگان راه نمی‌یابد!

ضیغمی که دزد خانه خویش است، حتی حاضر نیست برای روان‌-کاوی خویش از یک فنجان قهوه بگذرد!

از رمزگشایی آیات و داستان آفرینش هویداست که در ابتدا دو جنس متمایز نیستند، هراس از جنسیت متفاوت تا دیر زمانی آدمی را در این‌همانی حفظ می‌کند و عامل همجنس‌خواهی است!

هم‌جنس‌خواهی که در ابرقدرت‌های نوظهور به شکل تجاوز به دولت‌های هم‌جوار، تکرار می‌شود!

ابتلای ‌زن‌ها به موضوع مذکور اولیه‌تر است، بخاطر همین درregress  سایکوتیک‌ها، زنانه‌ترین نوع همجنس‌خواهی بازمی‌گردد!

از این‌رو باستانی‌ترین پادشاه، یک زن همجنس‌خواه است، همانطور که خدایگان زن داریم!

ابرقدرت‌های باستانی(ایران، یونان، رم و مصر..) از مادیت خویش عبور کردند و سردرگم کیفیت متفاوت‌ و جنس‌دگر هستند!

واژگان کلیدی: همجنس‌خواهی، دگرجنس‌خواهی، خدا، زن، زبان، زبانشناسی، روانکاوی، باستانی، تاریخ، رهبر، خودشیفتگی

 

 

مقدمه

وینسنت ونگوگ گوش خود را جهت نشیندن دیگران برید تا دیگری برای همیشه بدهکار او باشد بطوری که نقاشی‌هایش مابعد او ارزش عجیب و غریبی یافتند!

فرد یا ملتی که تنها به قرائت ذهنی اولویت می‌دهند، نمی‌خواهند در آینده خوانده شوند!

گرچه آن زن منور خود را تیغ‌زن دو عالم نشان می‌دهد ولی در ارتباط با جنس‌ دگر است که از کف می‌رود!

به‌واقع آنچه واپس می‌خورد همجنس‌خواهی زنانه است نه خویش‌تن آنها!

در چنین سوءتفاهمی است که روان‌-کاوان، زنان را به لحاظ ‌‌وجدان‌گرایی، هم‌جنس‌گرا خواندند!

رهبری که بر اساس ناخوداگاه یک ملت عمل می کند، اعتراضات ظاهری آنها را نیز به عمیق‌ترین شکل می‌خواند، هر چند بعنوان رهبر بی‌تفاوت مورد قضاوت است!

از این‌رو میزان دگرجنس‌گرایی یک رهبر است که این امکان را فراهم می‌کند تا او فراتر از زمان خویش، گذشته و آینده را در متفاوت‌ترین حالت خویش در نظر بگیرد!

به همان شکلی که تهی‌دست‌تان، افراد بالادستی را به لحاظ علمی، مالی و فرهنگی پس می‌زنند تا شکوفا نشوند، افراد بالادستی هم برای خارج نشدن از خودشیفتگی خویش به فقرای پایین دستی راه نمی‌دهند!

زن و مرد نیز به یکدیگر راه نمی‌دهند ولی جویای هم‌خوانی یکدیگر هستند، همانطوری که درمانجو درمان را می‌جوید، حواشی‌خواهی که وفور آن را می‌توان در مبتلایان به وسواس دید!

چنین ارتباطی جهت یادآوری تنبیه خویش ضروری است، همانند مجنونی که عاشق سردرگمی خویش در معشوق است!

 

 

روش

داده‌های زبان‍شناختی در یک طیف کاملاً همجنس تا ناهمخوانی کامل رخ می‌نمایند که توسل به دادهای ظاهری و همخوان، سهل‌ترین روش مطالعاتی است که منتج به نتایجی می‌شود که مقبول اجتماعی می‌گردد!

از این‌رو، اقبال اجتماعی مد نظر تحقیق حاضر نیست ولی در نهایت منجر به همان امر می‌شود، چرا که راوی ناهمخوان‌ترین داده‌ها در جنس مخالف است که در طول تاریخ از پذیرش آن سر باز زدند!

در صورت فهم، نزدیک‌ترین واکنش به نتایج این تحقیق؛ اعتراض به آن است، ولی واکنش‌های بعدی راه‌یافتن به داده‌های ناهمخوان است که در دورترین حالت ممکن، حفظ می‌شوند، بی‌جهت نیست که از پاد‌شاهی زنان اولیه مکتوبات مستند در دسترس نیست!

 

 

نتایج و نتیجه‌گیری

تحقیق در داده‌های تاریخی و زبانشناسی آشکار می‌سازد که حکومت‌های همجنس‌خواه در نهایت حتی برای اهالی آن ملت و دولت نیز عذاب‌آور است، اگر ساختار مذکور به لحاظ کیفی وسعت روانشناختی نیابد به صورت سمپتوماتیک تجاوز دولت‌های غریبه را می‌طلبد، شواهد آن را می‌توان به شکوفایی هنر و شعر... در حضور حکومت‌های بیگانه در تاریخ ایران دید!

مصداق بالینی آن را می‌توان در زنی دید که برای درمان عفونی خویش، خود را در معرض تجاوز متخصص کهن‌سالی قرار می‌دهد که یادآور یک دوره پادشاهی بی‌نام و نشان اوست!

البته راه آسان‌تر، انکار هر نوع عرفان و عرفات متعالی است!

پس به وسعتی که یک رهبر گسترش روانی پیدا کند، از زمان‌های دور آن ملت و دولت خبر می‌دهد، یک گسترش دگر خواهانه که اولیه‌ترین همجنس‌خواهی‌ها را بالا می‌آورد!

حال پرسشی که پیش می‌آید این است که چنین بالا آوردنی چه سودی برای آنها دارد؟!

پاسخ را باید در هیستریکی بودن زن‌ها جست، چرا زن‌ها را عامل اعتراضی می‌دانند، آیا چنین اعتراضاتی واقعی است یا اعتراض به همجنس‌خواهی اولیه خودشان است و یا اعتراض به رهبری است که همجنس‌خواهی آنها را انعکاس می‌دهد!

پس نمی‌توان چنین اعتراضی را یک مخالفت واقعی تلقی کرد!

 

 

منابع

اشارات رهبری به منابع و دلالت‌های قبلی اضافه می‌شود!

 

 

 

 

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی و زبانشناسی

  • مهدی ربیعی