تداعی آزاد

پیرِ-مرد!

سه شنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۱۸ ق.ظ

 

مهدی ربیعی[1]

 

چکیده

چرا نسبت به درمان‌های صنعتی و مدرن مردد هستی؟!

سرخ پوست واقعی در یک زمان طویل پیر و زنده مانده است، او  اجازه پدرکشی را حتی به آن بی‌گناه فلک‌زده نمی‌دهد، با وجود اینکه آن زن زیباروی از جایگاه مادر با آلترناتیو خودکشی می‌خواهد سرخی رنگ پدر را بیآزماید!

اشتیاق پیر شدن به قدری قدرتمند است که در صورت واپس‌زنی به وحشت از مرگ بدل می‌گردد!

فراست پیر فرزانه در آن است که فریب صحنه سازی فیلم‌ها برای پدر-کشی را نمی‌خورد و سنجه قضاوت او نیز بر حفظ همین ساختار است!

پس روانکاو-ی، صحنه‌آرایی دیگر روش‌ها را نقش بر آب می‌سازد!

 

واژگان کلیدی: روانکاو، روانکاوی، درمان، پیر شدن، فریب، پدرکشی، وحشت از مرگ، صحنه‌سازی، قضاوت، سرخ پوست

 

 

همانطوری که کودک‌ماندگی اوج خود را در سنین بالا نشان می‌دهد، روند طبیعی بلاغت نیز نتایج خود را در پیری آشکار می‌سازد!

بطوری که اولی تماماً در جهت دور زدن خداوندگار و دومی در انحلال آن عمل می‌کند!

زن با تمام ظن خود شکاف ساختار را آشکار می‌سازد و برای آنی که زیر بار آن نرود خودکشی را به پیرکشی ترجیح می‌دهد، کشش پیری همینطور عمل می‌کند!

هریس، حریصانه پیر-سگ را به زیر می‌کشد تا شاید پیر واقعی را بر تخت نشاند ولی چنین محتوای همان صحنه‌آرایی فریبنده است که روانکاو-ی بازی آن را نمی‌خورد!

مادر سایکوتیک، ماندن با کودک‌اش را اینچنین توجیه می‌سازد که با وجود او آزاد است، حال آنکه نتیجه چنین آزادی، کودکی هر دو جین در سنین پیری است!

می‌بینید چه مقاومت عجیب و غریبی نسبت به اشتیاق دیرین پیر شدن در دل آدمی کاشته شده است که برای واپس-زدن آن از کلمات آزادی‌بخش مایه می‌گذارند!

بسان کسی که صورت خود را با گریه سرخ نگه می‌دارد تا با سیلی!

حال باید اشارت سرخ پوست را دریافته باشی که بتوانی با نقد آن شوآف دهی!

 

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی

نظرات  (۲)

  • سروش رضائی
  • جالب بود ممنون

    یادم به تداعی های قبلی افتاد زن خودش رو زودتر از موعد یائسه و بازنشسته می کنه!

    اشتیاق دیرین به پیرشدن، فراموشی، نشخوار، شک و تردید.

    شاید اون سه تای دیگه هم با پیری میاد...