تداعی آزاد

رمالی!

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۹ ق.ظ

 

 

مهدی ربیعی[1]

 

چکیده

آیا برای کشتن، قائده‌ای فراتر از رمالی دخیل است؟

آن روانکاو، به درستی مرا ما بین دو انتخاب، مردد می‌دید؛ خودش و نوده‌اش!

 اولی علم و دومی خرافه که به زمان جدایی به آن تکیه می‌زنم!

 چو چله باز در یک رزمایش شعاری، دختری را به همسری برمی‌گزیند که در دم‌دست‌تر حالت همسان والده ارضا کننده اما از تعویق واقعی و علمی منهزم است!

بسان تعبیر راحت الحلقوم و نسبی‌گرایی از آن شعر معروف" هر کسی از ظن خود شد یار من"!

بماند که شاعر به زبان می‌مون و استعاری بیان می‌دارد که برای رسیدن به موضع من، راه‌یی جز پاره شدن کن و ظن نیست!

در مقابل، مدیح‌سرا تا نوده‌اش تکیه بر قوائد محاذی دارد تا حظ‌اش را ببرد!

واژگان کلیدی: رمالی، خرافه، کشتن، شعار، تعویق، ظن، کن، نسبی‌گرایی، مدیح سرا، شعر، محاذی

مرگ رمال‌ان زمانی خوفناک‌تر می‌شود که جای خالی آنها برای زمان طولانی پر و جایابی نشود!

آنالیزان واقعی که با دست‌‌رنج خویش برای درمان پا پیش می‌گذارند برای روان‌شناسان رعب‌آورند!

همانطوری که اعصای دست پدر بودن برای دختر نامی خانواده هولناک‌تر است!

منتهای هراس پدر از برش کشورش و کیرش به هارت و پورت نوده‌اش برمی‌گردد!  

ناگفته نماند که تن لش مردمان تن‌پرور بیشتر از آنهم کش نمی‌آید!

گربه صفتی، گربه میلی و گربه ترسی رو به فزونی است، چرا که گربه نماد ژویسانسی آزادی است که نزدیک‌ترین راه را برای تلذذ خودکامگی بر‌می‌گزیند!

حال باید دریابید که چرا در ساختار زبانی یک ملت، نمادهای حیوانی هبوط و حبوط می‌یابد!

پس برای دگردیسی و روانکاوی بخصوص برای ما، راه‌‌یی به درازی دگرگونی مذکور، اهتمام می‌طلبد!

 

 

 

[1] . هیات علمی گروه روان-شناسی ، محقق بالینی در حوزه روانکاوی، زبانشناسی و فلسفه

  • مهدی ربیعی